با عذر خواهی از مرحوم ایرج میرزا:
گویند مرا چو زاد مادر
ذکر علی جای شیون آموخت
شبها بر گاهواره من
بی حال نشست و غر غر آموخت
دستم بگرفت, به هر عزا برد
تا شیوه قتل کردن آموخت
لبخند ندیدم بر لبش من
تا شیوه اخم کردن آموخت
پس هستی من ز هستی اوست
این گه که شدم به خاطر اوست
Ingen kommentarer:
Send en kommentar