fredag den 28. august 2009

دو رباعی از خیام

ای صاحب فتوی، ز تو پرکارتريم،
با اين همه مستی، از تو هشيارتريم؛
تو خون کسان خوری و ما خون رزان،
انصاف بده؛ کدام خونخوارتريم؟



شيخی به زنی فاحشه گفتا: مستی،
هر لحظه به دام دگری پا بستی؛
گفتا؛ شيخا، هر آنچه گويی هستم،
آيا تو چنان که می‌نمايی هستی؟

Ingen kommentarer:

Send en kommentar