torsdag den 17. juni 2010

در حمایت از فیروزه بذر افکن هنرمند منقد اسلام


کافر, اثری از فیروزه بذرافکن


ما زنده به آنیم که آرام نگیریم, موجیم که آسودگی ما عدم ماست

بار دیگر یکی از اعضای انجمن ایران آزاد در دانمارک تهدید شد.
این بار فیروزه بذرافکن, هنرمند و بلاگ نویس ایرانی -دانمارکی توسط شخصی در سایت فیس بوک تهدید به مرگی فجیع شده است. این شخص در نامه ای سراسر تهدید آمیز ابراز تمایل کرده تا بعد از تجاوز به فیروزه وی را قطعه قطعه کرده و گوشت وی را غذای سگها کند. پلیس دانمارک بعد از شکایت فیروزه در حال تحقیق و شناسایی فرد مذکور می باشد. خوشبختانه این تهدید در کار فیروزه اثری نداشته و فیروزه با عزمی راسختر در دفاع از آزادی بیان به کارهای هنری و بلاگ نویسی خود ادامه خواهد داد.
تهدیدها و حملات افراد وابسته به سفارت جمهوری اسلامی و مسجد امام علی وابسته به رژیم ایران در کپنهاگ در این چند ماه اخیر و با شروع ابراز مخالفت علنی ایرانیان پناهنده به پروژه بنای مسجدی بزرگ که از حمایت مستقیم رژیم ایران برخوردار است افزایش چشمگیری داشته است. منشی اول سفارت در کپنهاگ کسانی را که در مورد ارتباط مسجد امام علی و رژیم ایران دست به افشاگری زده اند تروریست خطاب میکند, امام جمعه مسجد این افراد را منافق میخواند, سخنگوی مسجد تظاهر کنندگان معترض به کشتار مردم ایران در سال اخیر را تهدید میکند و مزدوران رژیم که مسجد امام علی را به پایگاه ولایت فقیه در دانمارک تبدیل کرده اند به افرادی که در حال جمع آوری امضا و پخش اطلاعیه هایی در مخالفت با اجازه ساخت مسجد هستند حمله فیزیکی می کنند.
این فشارها و تهدیدها نه تنها خللی در اراده ما برای افشای هر چه بیشتر جنایات رژیم ایران و دفاع از آزادی بیان و حقوق انسانها وارد نکرده, بلکه ما را مصمم کرده تا با توانی بیشتر در این راه کوشا یاشیم.
حسین فردوسی پور
سخنگوی ابتکار مشترک علیه مسجد جمهوری اسلامی در کپنهاگ
عضو هیئت مدیره انجمن ایران آزاد, دانمارک

onsdag den 16. juni 2010

به خاطر اينا دو روز تهرون رو تعطيل كردن

بیست و یکمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی







tirsdag den 15. juni 2010

تظاهرات در کپنهاگ در سالروز مرگ ندا و آغاز شورش مردم بر علیه حاکمیت


به مناسبت اولین سالگرد شورشهای خیابانی ایران
و به یاد دهها جانباخته این اعتراضات و ندا آقاسلطان
اعتراضات خیابانی که به بهانه کودتای انتخاباتی آغاز شد . در همان روزهای نخست ازچهارچوب کشمکش های درونی رژیم عبور کرد و به اعتراض علیه کلیت رژیم بدل شد . وهرم قدرت سیاسی وسرسلسه جنبانان آن خامنه ای واحمدی نژاد ... را نشانه گرفتند .مردم با فریاد " مرگ بر خامنه ای"،" مرگ بر احمدی نژاد " و"مرگ بر دیکتاتور" از خط قرمز جنبش سبز اصلاح طلبان گذشتند . کشتار بیرحمانه مردم معترض و زندان ، شکنجه ، تجاوز و چوبه های اعدام بار دیگر به مردم و فعالین جنبش آنها آموخت ، برای رهایی از این جنایتکاران نه تنها کلیت این رژیم باید نابود گردد ، بلکه پایه های
فکری استبداد ودیکتاتوری درایران یعنی نهادهای مذهبی و بازوی سرکوب آن ارتش و سایر نیروهای سرکوبگر وضد مردمی از سیاست باید قطع گردد .
اری یکسال پر تنش ، دشوار و خونبار اما شورانگیز و قهرمانانه همراه با تجربه های گرانبها را پشت سر گذراندیم . یک سالی که نه تنها رژِیم بلکه اپوزسیون چپ و راست خود را در معرض دید و قضاوت عموم قرار دادند . از پنچره ای که جنبش اعتراضی به بسوی جامعه ایران گشود، میتوان چشم انداز اینده ایران و جایگاه و نقش هریک از احزاب و سازمانها ، گروههای سیاسی اپوزسیون را بررسی و تحلیل کرد . همچنین برای اپوزسیون انقلابی و جنبش مردمی و سوسیالیست فرصت وامکان واقعی بود تا به خود اید و به ضعفهای خود به اندیشد و خود را برای یک رویارویی جدی اماده کند
واز حاشیه جنبش به بطن جنبش و به قلب و مغز این جنبش بدل شود.
در تجربه موفق اعتصاب سراسری در کردستان در اعتراض به اعدام فرزاد کمانگر ویارانش نشان داد ه شد که با مدیریت و رهبری درست و سنجیده و به موقع اعتراضات و استفاده از سلاح اعتصاب عمومی با هزینه کمتر می توان، ضربه ای موثرتر بر نظام پوسیده رژیم وارد کرد .
تلفیق شیوهای مختلف مبارزه از اعتراضات خیابانی به مناسبتهای مختلف ،اعتصاب ، کم کاری واخللال در کار رژیم ، تا مبارزه مدنی و منفی ...رژیم را میتوان رژیم را خسته و فرسوده وکلافه کرد. وسرانجام در یک نبردی قطعی و کاری تکلیف را با نهادهای مسلح ان یکسره کرد وبساط جنایتکاران را برسرشان فرو ریخت .
در خارج از کشور به خاطر شرایط وامکانات علنی باید عرصه را برای مزدوران انها تنگ کرد وامکان حضور انها را در مراجع بین المللی و کشوری دشوار ساخت. هرجایی که حضور نکبت بار آنها امکان پذیر شد باید همانجا به صحنه اعتراضات پر شور و افشاگرانه علیه رژیم بدل شود . درعین حال باید به دولتها ونهادهای بین المللی فشار اورد ه شود تا امکان بد ه و بستان را از آنها سلب کرد . ازسوی دیگر با درایت وهوشیاری مواظب الترناتیو سازیهای امپریالیستی بود و اجازه نداد تا با امکانات تبلیغی و مادی ومعنوی ونظامی خود دوباره ارتجاع را در بوق خود بدمند وکمدی
رویت دوباره "امام در کره ماه" را تکرار کنند.
این بار انقلاب باید با زبان خود و با مطالبات روشن خود و با شیوه وعمل و ابزار خود این تحول غظیم اجتماعی را رقم بزند.
برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی بدون اتحاد وهمبستگی وحضور میلیونی اقشار مختلف زجر کشیده ، محروم و سرکوب شده در سراسر ایران وخارج ازکشور امری محال یا دشوار و پر هزینه است .با صفی متحد همچون تنی واحد برای به کرسی نشاندن مطالبات سیاسی ،اجتماعی واقتصادی که سالهاست برای ان مبارزه وجان فشانی شده است تلاش کرد . همچنین این چنبش عظیم میلیونی بدون سر و قلبی قابل اعتماد و مدیریت توانمند و خلاق و جسور که بتواند راه دشوار رابه سرمنزل مقصود برساند . تکرار تراژدی تاریخ می باشد.
مبارزه برای احقاق خواسته های خانواده های جانباختگان ، خانواده های زندانیان سیاسی و ازادی بی قید وشرط کلیه زندانیان سیاسی ، لغو مجازات اعدام و شکنجه و قوانین ارتجاعی شرع مانند قصاص .. اهمیت ویژه ای را در مقطع کنونی دارد . باید برای به کرسی نشاندن ومهار دستگاه جنایت رژیم تلاش نمود . به همین سبب در اولین سالگرد این جانباختگان راه آزادی ، کمیته دفاع از زندانیان سیاسی و کمیته همبستگی با جنبش مردمی ایران در دانمارک مشترکاً تظاهراتی را در روزیکشنبه 23 یونی در مرکز شهر کپنهاک برگزار میکنند .
زمان : یکشنبه 23 یونی از ساعت 15 تا 17
مکان :Axeltorv روبروی در اصلی TIVOLI کپنهاگ
یاد و خاطره دها هزار تن از جنباختگان راه آزادی که در خیابانها ، شکنجه گاه ، میدانهای اعدام و در سنگر کردستان انقلابی و بخصوص جانباختگان جنبش مردمی یکسال گذشته را گرامی میداریم در کنار خانواداه های دغدار انها در غم و مبارزه انها شریک هستیم وبرای محاکمه ومجازات جنایتکاراران تلاش میکنیم . " نه می بخشیم و نه فراموش میکنیم " .
سرنگون باد جمهوری اسلامی ایران
زنده باد آزادی و برابری .
زنده باد سوسیالیسم .
کمیته دفای از زندانیان سیاسی ایران ( دانمارک )

لبخند ژک(ان)د

søndag den 13. juni 2010

بیایید به کمپین «سیلی خوردن برای خمینی(ره)» بپیوندیم: علایم شدید خود آزاری و سادیسم در پیروان ولایت


سایت ساندیس خور رجا نیوز امروز خبراز کمپینی داده که حیفم اومد نخونین.

حسين سليماني: می دانم لیاقت سیلی خوردن برای خمینی را ندارم اما یک هفته است دارم اسمت را سرچ می کنم تا ببینم کجا سخنرانی داری تا وقتی سخنرانی‌ات تمام شد، ما را به توفیق سیلی خوردن برای خمینی برسانی آقای سید حسن!

اما مثل اینکه این گوگل هم هنگ کرده است و از سیلی‌های تو در دفاع از خمینی(ره) بی نصیب نمانده‌ است.

سیلی خوردن برای خمینی آن‌همه لذت دارد که آدم خودش را به آب و آتش بزند و من دارم خودم را به آب و آتش می زنم برای این سیلی آقای سید حسن!

از این گوگل گیج که نا امیده شده‌ام، می‌خواهم راه بیافتم بیایم طرف مؤسسه «سرخ کردن صورت عاشقان خمينی» آنجا بست بنشینم سر راهت بايستم بالاخره یک روز، دو روز، سه روز... گذرت به ما که می خورد، آن‌وقت تقاضا کنم که بیا و ما را هم به این لیاقت سیلی خوردن برای خمینی(ره) برسان آقای سید حسن!

سیلی اول را که زدی، می خواهم بروم ته صف تا دوباره نوبتم شود و تو ما را از این سیلی‌هایت مستفیذ بفرمایی. حاضریم برای خمینی(ره) هزارها سیلی بخوریم. قرار بود برای خمینی(ره) بمیریم، هزار سیلی که قابل خمینی(ره) را ندارد، چه سیلی‌ای می شود این سیلی از دست «سید حسن» برای دفاع از «خمینی» آقای سید حسن!

بعد از توفیق چشیدن سیلی برای خمینی(ره) از دست تو، می‌خواهیم از جلوی مؤسسه ات پیاده روی کنیم به سمت حسينیه جماران و این سیلی را با افتخار نشان خمینی(ره)، ساکن و صاحب حقیقی جماران بدهیم.

خمینی(ره) زنده است مگر ما مرده ایم که بگذاریم خمینی بمیرد، نشسته است توی ایوان جماران و دارد همه‌امان را نگاه می کند حتی تو را آقای سید حسن!

نه تو خمینی نیستی آقای سید حسن!«خمینی» حضرت روح الله بود که می گفت «تا من زنده ام نمی گذارم این مملکت به دست منافقین و لیبرال ها بیافتد» و تو آقای سید حسن با سران فتنه که دست‌شان با منافقین و لیبرال‌ها در یک کاسه است، درشام عروسی عکس یادگاری می اندازی.

نه تو خمینی نیستی آقای سید حسن! «خمینی» حضرت روح الله بود که می گفت: «من یک تار موی این کوخ نشینان را به همه کاخ نشینان عالم نمی دهم» و تو آقای سید حسن! در فتنه 88 در کنار این کاخ نشینان بودی.

نه تو خمینی نیستی آقای سید حسن!«خمینی» حضرت روح الله بود که 24 ساعته رادیو امریکا و بی‌بی‌سی انگلیس و رادیوهای غده سرطانی، انواع و اقسام ناسزاها را نصیبش می کردند و تو آقای سید حسن! چه بگویم، یک هفته است همه این شیپورچی ها دارند خودشان را برای تو می کشند!

این بوق ها برای سید حسین نوه ناخلف خمینی هم دیدی که چه کردند؟ آخرش چه شد آقای سید حسن!

می‌گویند 14 خرداد به خمینی بی‌احترامی شده است!

حرمت خمینی را هاشمی شکست که نامه بدون سلام و و السلام برای آقا نوشت و به آشوب و آتش چراغ سبز نشان داد.

حرمت خمینی را مادر فائزه شکست که در حسینیه جماران روز رأی گیری جلوی صندلی خمینی فرمان آشوب سرداد که اگر موسوی رأی نیاورد، یعنی تقلب شده است و ملت! روز شنبه به خیابان‌ها بریزید!

حرمت خمینی را خاتمی شکست که با جورج سوروس یهودی جلسه پنهانی گذاشت!

حرمت خمینی را فائزه شکست که در روزنامه اش پیام فرح پهلوی منحوس را چاپ کرد.

حرمت خمینی را کروبی شکست که خجالت نکشید جلوی 70 میلیون نفر با افتخار از رشوه 300 میلیونی شهرام جزایری گفت!

حرمت خمینی را كسي شکست که آتش زنندگان خیمه سیدالشهدا را «مردان خداجو» نامید!

حرمت خمینی را زهرا اشراقی نوه خمینی شکست که با کمال وقاحت می گوید خمینی اگر بود 180 درجه تغییر می کرد و ما می توانستیم نظرش را عوض کنیم. حرمت خمینی را زهرا اشراقی شکست که در گفتگو با سایت جماران! گفت امام اهل امر به معروف و نهی از منکر نبود و حجاب یک امر شخصی است آقای سید حسن!

حرمت خمینی را مجمع مرده روحانیون شکست که بعد از خطبه خامنه‌ای عزیز بیانیه صادر کرد و در سالروز شورش مسلحانه منافقین کوردل در 30 خرداد 1360، به میلیشیای سبزشان دستور خون و آتش داد.

حرمت خميني را سيد حسن شكست كه وصيت‌نامه پدرش سيد احمد را به رايزني با سران فتنه فروخت.

حرمت خميني را محمد علي انصاري شكست كه هر چه از دهانش درآمد نثار وزير كشور كرد و با مشت او را روانه بيمارستان كرد!

اگر بخواهم از این حرمت شکنی ها بگویم مثنوی هفتاد من خواهد بود، آقای سید حسن!

آيا اين‌ها حرمت‌شكني از خميني نبود؟ شايد برخي بخواهند سرشان را زير برف كنند و اين بي‌حرمتي‌ها را نبينند اما تاريخ بيدار است، اين بي‌حرمتي‌ها ثبت شد در تاريخ، جلوي چشم شما آقاي سيد حسن!

یاد غلام‌عباس دشتابی افتادم که 31 اردیبهشت امسال پس از 25 شبانه روز پیاده روی، برای زیارت حرم حضرت روح الله در شهرضای اصفهان کنار مزار شهید همت، خمینی از او راضی شد و غلامعباس مهمان خمینی شد در ملکوت!

می دانم اگر غلام‌عباس می دانست امسال 14 خرداد قرار است سیلی خمینی خیرات کنند، با آن گاری مدل بالایش پرواز می کرد و گاریش را کنار بنزهای ضد گلوله یاران دو پهلوی انقلاب پارک می کرد و برای خوردن سیلی از دستان تو و برای دفاع از خمینی، نفر اول صف می شد آقای سید حسن!

سیلی خوردن برای خمینی بزرگترین افتخار ماست. در مقابل آنها که برای خمینی سینه‌هایشان سوراخ سوراخ شده که چیزی نیست هنری که نکرده‌ایم. هنر را آنها تمام کردند که برای خمینی مردند؛ همت، باکری، مطهری، چمران، حاج طیب رضایی و...

سیلی برای خمینی افتخار دارد، خجالت ندارد، این را به همه دنیا می‌خواهیم اعلام کنیم سیلی برای خمینی، بزرگ‎ترین سرمایه ماست، این افتخار را می خواهیم علنی کنیم، آنچه خجالت دارد، سیلی نخوردن برای خمینی است!

به «کمپین سیلی خوردن برای خمینی» خوش آمدید؛ قبول باشد!

tirsdag den 8. juni 2010

مراسم اعطای جایزه ویکتور به مهدی سحرخیز و کلی گلنوش نیک نژاد به نیابت از گزارشگران گمنام ایرانی

روزنامه اکسترا بلادت دانمارک جایزه سالانه ویکتور خود را امسال به شهروندان گمنام ایرانی که با کمک تویتر و یوتیوب موفق شدنداخبار ایران را علیرغم سانسور شدید به جهان بفرستند تقدیم کرد.

رژیم ایران علیرغم اینکه رای مردم رادر انتخابات سال گذشته دزدید ولی موفق نشد آرزوی تغییر در ایران را از آنان برباید. رژیم ایران همچنین موفق نشد صدای ایرانیان را خاموش کند.
اکسترا بلادت به همین منظوراز مهدی سحرخیز"انلی مهدی" و کلی گلنوش نیک نژاد مبتکر "دفتر تهران" دعوت کرده تا این جایزه را به نمایندگی از مردم شجاع ایران دریافت کنند.
مراسم توزیع جایزه ویکتور در روز سه شنبه ساعت دو بعد از ظهر 8 ژوئن در سالن کنفرانس روزنامه برگزار شد.

مهدی سحرخیز و کلی گلنوش از جمله کسانی هستند که توانستند علیرغم سانسور شدید و اخراج خبرنگاران خارجی از ایران پلی ارتباطی با ایران برقرار کنند تا اخبار ناآرامیهای ایران که توسط شهروندان ایرانی در خیابان تهیه میشد به گوش جهانیان برسد.

پل مدسن سردبیر روزنامه مینویسد" حقیقت را نمیتوان پوشاند. آرزوی ساختن دنیایی بهتر همچنان زنده است."
این جایزه همچنین ارج نهادن به وسائل ارتباط جمعی نوپا و جدید و اهمیت آنها برای رسیدن به دمکراسی است .
بعد از انتخابات ژوین سال پیش ارتشی سبز از ایرانیان در خیابانهای تهران به راه افتاده و جهانیان را از طریق تویتر و یوتیوب در جریان اتفاقات روزانه ایران قرار می دهد. این تنها راه عبور از سانسور شدیدی است که بر ایران حکمفرما است.
تویترهایی که از تهران فرستاده میشود نمونه یک روش جدید از خبرنگاری است که شهروندان عادی مجبور شده اند نقش خبرنگار و رسانه را بازی کنند چون خبرنگارن حرفه ای و رسانه های قانونی یا از کشور اخراج شده اند و یا رفتن آنها به خیابانها برای تهیه گزارش ممنوع شده است.

پل مدسن می افزاید:شهروندان گمنام تهرانی که از طریق یو تیوب و تویتر اخبار میفرستادند خوشبختانه هویت خود را مخفی نگه داشته اند ولی ما میخواهیم شجاعت آنان را بستاییم. متاسفانه این افراد به دلایل بسیار خوبی نمیتوانند خود در در یافت این جایزه شرکت کنند. خوشبختانه مهدی سحرخیز و کلی گلنوش نیک نژاد با دریافت این جایزه از طرف مردم ایران موافقت کرده اند

جایزه ویکتور از سال 1980 به خبرنگار, عکاس, نویسنده و یا کایکاتوریستی تعلق میگیرد که آثارش با روح و مصداق روزنامه نگاری انتقادی همخوانی دارد

mandag den 7. juni 2010

تهدیدهای جدید رادان:ملت ولايت‌مدار با اشاره رهبري پوزه فتنه‌گران را به خاك مي‌مالند




خبرگزاري فارس از قول رادان, جانشين فرماندهي انتظامي كشور نقل کرده است: ملت ولايت‌مدار ايران با اشاره رهبري پوزه فتنه‌گران را به خاك مي‌مالند.

به گزارش خبرگزاري فارس از سنندج، احمدرضا رادان ظهر امروز در نخستين يادواره سرداران و 130 شهيد بومي انتظامي كردستان در سنندج اظهار داشت: همانطوري كه سران فتنه در كردستان در توهم و درماندگي غوطه‌ور بودند و به نوكر حلقه به گوش دشمنان ايران و اسلام تبديل شده بودند، امروز نيز در توهمي بزرگ و توخالي قرار گرفته و افكاري بدور از تعقل و تفكر را در ذهن مي‌پرورانند كه چيزي جز آسيب به امنيت و آرامش مردم ولايت مدار ايران اسلامي به دنبال ندارد.
وي افزود: فتنه‌گران و سران فتنه در توهمي خيال مي‌كردند كه انقلاب اسلامي ايران و نظام اسلامي همچون گرجستان و كشورهاي آسياي ميانه است كه با يك حركت فريب‌كارانه و سازماندهي شده توسط سازمان‌هاي اطلاعاتي و جاسوسي قابل تغيير خواهد بود.
رادان اظهار داشت: دشمنان و فتنه‌گران بايد بدانند كه صاحبان اصلي نظام و انقلاب مردم مسلمان و متدين ايران اسلامي هستند كه براي به دست آوردن و استقرار اين نظام الهي جان گران‌مايه هزاران جوان گلگون كفن را اهدا كرده‌اند و هيچ ‌گاه از آرمان‌هاي فرزندان شهيد خود كوتاه نخواهند آمد.
جانشين فرماندهي ناجا با اشاره به تبليغات گسترده دشمنان در حوادث پس از انتخابات اظهار داشت: سران فتنه در توهمي كه به وسيله ابزارهاي هنري و رسانه‌اي دشمنان ايجاد شده بود، به دنبال تغيير نظام اسلامي و قانون اساسي بودند اما از باورهاي عميق مردمي و پيروي مخلصانه آنان از ولايت فقيه غافل بودند.
وي خاطرنشان كرد: عاشوراييان با حسين و براي حسين مي‌مانند و امنيت، عزت و اقتدار كامل خود را با تبعيت محض از ولايت فقيه تفسير مي‌كنند.
جانشين فرماندهي انتظامي كشور افزود: ملاك خط ولايت فقيه است و هرگاه معظم‌له اشاره كنند، با جان و دل پوزه فتنه‌گران را به خاك مي‌ماليم.
وي گفت: ملت ولايت‌مدار در جريان فتنه‌هاي بعد از انقلاب درسي به فتنه‌گران داد كه براي هميشه تاريخ به عنوان عبرت باقي خواهد ماند و كار به جايي رسيده كه اين فتنه گران در جلسه‌هاي اخير از شكست‌هاي خود در مقابل سربازان ولايت و مردم هميشه در صحنه ايران اسلامي احساس يأس و ناميدي مي‌كنند.
رادان افزود: جوانان مخلص و متدين اين مرز و بوم هرگاه ولي امرشان با ابرو اشارتي كند،‌ با جان و دل در ميدان حاضر شده و با ولايت بودن را تا آخر بودن تعريف مي‌كنند.
وي افزود: با همت شيرمردان و شيرزنان كردستاني امروز افتخار ما اين است كه كردستان يكي از امن‌ترين استان‌هاي كشور به شمار مي‌آيد و اين در حالي است كه فتنه‌گران در توهم خود قصد تجزيه و جدا كردن اين خطه از ميهن اسلام را در سر مي‌پروراندند.
جانشين فرماندهي ناجا تصريح كرد: امنيت كردستان به واسطه تبعيت از ولايت فقيه ميسر شد و هم‌اكنون نيز در آشوب‌ها و فتنه‌گري‌هايي كه عوامل دشمن در كشور به به پا مي‌كنند، كردستان را نيز مورد هدف اساسي خويش قرار مي‌دهند.
جانشين فرماندهي انتظامي كشور خاطرنشان كرد: مردم كردستان از همان اوايل انقلاب با درك درست موقعيت و پيروي از منويات امام خميني(ره) با بي‌اعتنايي به فتنه‌گران، هزاران جوان رشيد را در قالب پيشمرگان مسلمان كرد به جبهه‌هاي مقابله با فتنه‌گران فرستادند و نام پيشمرگان مسلمان را در كل كشور جاري و ساري كردند كه از آن تاريخ به بعد هر رزمنده‌اي افتخار مي‌كرد كه نام وي را پيشمرگ خط ولايت و رهبري بخوانند.
رادان افزود: شهدا در راه سرسپردگي به ولايت قدم پيش گذاشتند و در وصايا و زندگاني پرفروغ خويش نيز همواره اطرافيان خود را به تبعيت از ولايت‌فقيه دعوت مي‌كردند،‌ بنابراين در اين برهه زماني كه هجمه‌هاي دشمنان باورهاي اعتقادي جامعه را هدف قرار داده ‌است، با تبعيت از منويات گهربار ولايت فقيه و فرامين ايشان اين توطئه‌ها را خنثي كنيم.
وي خاطرنشان كرد: در راه امنيت مردم و پاسداري از خون شهدا و ايثارگران با هيچ‌كس تعارف و شوخي نداريم و با قاطعيت برخورد مي‌كنيم.

به این میگن سواد

søndag den 6. juni 2010

اندکی صبر سحر نزدیک است




یک سال از نمایش انتصابات احمدی نژاد گذشت. سالی پر طلاطم و خونبار در تاریخ ایران.
مردم آزادیخواه ایران علیرغم سرکوب وحشیانه, شکنجه, تجاوز و اعدام همچنان پا عزمی راسخ و مبارزه‌ای پیگیر پایه‌های لرزان نظام ولایت فقیه و رژیم جمهوری اسلامی را بیش از پیش سست تر میکنند. باشد که این بنای شکنجه و جنایت به دست توانای مردم ایران فروریزد.
در راستای حمایت از جنبش به پا خاسته مردم ایران و انعکاس بین‌المللی آن, انجمن ایران آزاد شما را به شرکت در تظاهراتی در مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران در کپنهاگ دعوت می کند.

زمان: 12 ژوئن, ساعت 15

مکان: مقابل سفارت جمهوری اسلامی ایران

تماس: ژاله توکلی:24692855
حسین فردوسی پور:30251592
لیلا:31252631


www.fritiran.dk